اظهار کفر (قرآن)در بعضی موارد انسان میتواند اظهار کفر کند که یکی از آن موارد اکراه است. ۱ - جواز اظهار کفراظهار کفر، در صورت اکراه و تقیه جایز است. «من کفر بالله من بعدایمـنه الا من اکره وقلبه مطمـئن بالایمـن ولـکن من شرح بالکفر صدرا فعلیهم غضب من الله ولهم عذاب عظیم؛ کسانی که بعد از ایمان کافر شوند -بجز آنها که تحت فشار واقع شدهاند در حالی که قلبشان آرام و با ایمان است- آری، آنها که سینه خود را برای پذیرش کفر گشودهاند، غضب خدا بر آنهاست؛ و عذاب عظیمی در انتظارشان!» ۱.۱ - شان نزولبعضى از مفسران در شان نزول آیه نخست چنین نقل کرده اند که این آیه در مورد گروهى از مسلمانان نازل گردید که در چنگال مشرکان گرفتار شدند و آنها را مجبور به بازگشت از اسلام و اظهار کلمات کفر و شرک کردند. آنها (عمار) و پدرش(یاسر) و مادرش(سمیه ) و (صهیب ) و (بلال) و (خباب) بودند، پدر و مادر عمار در این ماجرا سخت مقاومت کردند و کشته شدند، ولى عمار که جوان بود آنچه را مشرکان مى خواستند به زبان آورد. ۲ - بر زبان راندن کلمات کفرآمیزبر زبان راندن کلمات کفرآمیز، در شرایط عادی و بدون اجبار و اکراه جایز نیست. «من کفر بالله من بعدایمـنه الا من اکره وقلبه مطمـئن بالایمـن ولـکن من شرح بالکفر صدرا فعلیهم غضب من الله ولهم عذاب عظیم؛ کسانی که بعد از ایمان کافر شوند -بجز آنها که تحت فشار واقع شدهاند در حالی که قلبشان آرام و با ایمان است- آری، آنها که سینه خود را برای پذیرش کفر گشودهاند، غضب خدا بر آنهاست؛ و عذاب عظیمی در انتظارشان!».(و لکن من شرح بالکفر صدرا) - یعنى کسى که سینه خود را براى کفر گشاده کرده و کفر را پذیرفته و به آن خوشنود گشته و آن را در خود جاى داده چنین کسى مورد غضب خدایى است ، و این جمله استثناء از استثناى قبلى است ، و قهرا به مستثناء منه بر مى گردد، و معنا چنین مى شود: اینکه گفتیم(کسانى که بعد از ایمانشان به خدا کفر بورزند) آنهائى نیستند که در دل ایمان دارند ولى در زبان مجبور به گفتن کفر مى شوند، بلکه منظور کسانى است که در دل کفر را پذیرفته باشند، و مجموع این استثناء و استدراک ، بیان کاملى است براى شرط، و منظور از معترضه آوردن جمله استثناء میان دو جمله شرط و جزاء هم همین بوده و گر نه مى توانست آن را بعد از تمام شدن دو جمله شرط و جزاء بیاورد. ۳ - پانویس
۴ - منبعفرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اظهار کفر» |